با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Proposal

prəˈpoʊzl prəˈpəʊzl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    proposals

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
پیشنهاد، طرح، طرح پیشنهادی، اظهار، ابراز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- His proposal was rejected.
- پیشنهاد او رد شد.
- the proposal to build a new bridge
- طرح ساختن پل جدید
- legislative proposals
- لوایح پارلمانی
- a sincere proposal of friendship
- دعوت صمیمانه به دوستی
- a proposal for mutual disarmament
- پیشنهاد خلع سلاح متقابل
noun countable
خواستگاری
- proposal of marriage
- خواستگاری برای ازدواج
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد proposal

  1. noun suggestion, presentation for action
    Synonyms: angle, bid, big idea, brain child, design, feeler, game plan, idea, layout, motion, offer, outline, overture, pass, picture, pitch, plan, proffer, program, project, proposition, recommendation, scenario, scheme, setup, tender, terms

ارجاع به لغت proposal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «proposal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/proposal

لغات نزدیک proposal

پیشنهاد بهبود معانی