فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Proffer

ˈprɑːfər ˈprɒfə

گذشته‌ی ساده:

proffered

شکل سوم:

proffered

سوم‌شخص مفرد:

proffers

وجه وصفی حال:

proffering

شکل جمع:

proffers

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive

پیشنهاد، عرضه، تقدیم، پیشنهاد کردن، تقدیم داشتن،عرضه داشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

to proffer friendship

پیشنهاد دوستی کردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد proffer

  1. verb suggest, offer
    Synonyms:
    give offer present propose submit extend volunteer tender hand hold out pose proposition propound gift make a pitch hit on
    Antonyms:
    take back discourage dissuade

ارجاع به لغت proffer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «proffer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/proffer

لغات نزدیک proffer

پیشنهاد بهبود معانی