فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hold Out

American: hoʊldˈaʊt British: həʊldaʊt

معنی‌ها

phrasal verb C2

دوام آوردن، ادامه دادن، تسلیم نشدن

phrasal verb

پیشنهاد کردن، عرضه داشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hold out

  1. phrasal verb wait (or refuse in hopes of getting something better)
  1. phrasal verb endure
    Synonyms:
    suffer withstand continue hold on
  1. phrasal verb withhold something
  1. phrasal verb set something aside or save it for later

ارجاع به لغت hold out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hold out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hold out

لغات نزدیک hold out

پیشنهاد بهبود معانی