امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Professorship

prəˈfesərʃɪp prəˈfesəʃɪp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    professorships

معنی

noun
استادی، مقام استادی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد professorship

  1. noun The position of professor
    Synonyms:
    chair

ارجاع به لغت professorship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «professorship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/professorship

لغات نزدیک professorship

پیشنهاد بهبود معانی