امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Submit

səbˈmɪt səbˈmɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    submitted
  • شکل سوم:

    submitted
  • سوم‌شخص مفرد:

    submits
  • وجه وصفی حال:

    submitting

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B2
تسلیم کردن، ارائه دادن، تقدیم داشتن، پیشنهاد کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- to submit a question to the court
- پرسشی را به دادگاه احاله کردن
- to submit one's resignation
- استعفای خود را تقدیم کردن
- to submit a report
- گزارش دادن
- to submit a manuscript for publication
- دست نوشته را برای چاپ عرضه کردن
- He submitted his will to divine authority.
- اراده‌ی خود را به خواست خداوند تسلیم کرد.
- She submitted herself to French literary trends.
- او خودش را در معرض گرایش‌های ادبی فرانسوی قرار داد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
verb - transitive
ادعا کردن، باور داشتن
- The lawyer submitted that his client was innocent.
- وکیل ادعا کرد که موکل او بی‌گناه است.
- This problems, I submit, is not unique to our country.
- به عقیده بنده این مسئله منحصر به کشور ما نیست.
verb - intransitive
تسلیم شدن، مطیع شدن
- The rebels refused to submit.
- شورشیان حاضر به تسلیم نشدند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد submit

  1. verb comply, endure
    Synonyms:
    abide accede acknowledge acquiesce agree appease bend be submissive bow buckle capitulate cave cede concede defer eat crow fold give away give ground give in give way go with the flow grin and bear it humor indulge knuckle knuckle under kowtow lay down arms obey put up with quit relent relinquish resign oneself say uncle stoop succumb surrender throw in the towel toe the line tolerate truckle withstand yield
    Antonyms:
    disobey fight resist
  1. verb present, offer; argue for
    Synonyms:
    advance advise affirm argue assert claim commit contend hand in make a pitch move proffer propose proposition propound put put forward refer state suggest table tender theorize urge volunteer
    Antonyms:
    conceal dissuade hide

لغات هم‌خانواده submit

  • verb - transitive
    submit

ارجاع به لغت submit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «submit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/submit

لغات نزدیک submit

پیشنهاد بهبود معانی