فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Submissively

səbˈmɪsɪvli səbˈmɪsɪvli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

(به گونه‌ای که نشان می‌دهد شخصی حاضر است اقتدار دیگران را بپذیرد و آمادگی دارد بدون پرسش هر کاری که از او می‌خواهند اطاعت کند) مطیعانه، از روی فرمان‌بُرداری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

‘You're right and I was wrong,’ he said submissively.

مطیعانه گفت: «شما درست می‌گویید و من اشتباه می‌کردم.»

She knelt submissively at his feet.

از روی فرمان‌بُرداری و اطاعت، زیر پای او زانو زد.

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده submissively

  • adverb
    submissively

ارجاع به لغت submissively

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «submissively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/submissively

لغات نزدیک submissively

پیشنهاد بهبود معانی