گذشتهی ساده:
gave inشکل سوم:
given inسومشخص مفرد:
gives inوجه وصفی حال:
giving inتسلیم شدن، دست برداشتن
First, he said he would not go; then he gave in and went.
اول میگفت نخواهد رفت؛ ولی بالأخره تسلیم شد و رفت.
شکست را پذیرفتن، تسلیم شدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «give in» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/give-in