آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴

    Concede

    kənˈsiːd kənˈsiːd

    گذشته‌ی ساده:

    conceded

    شکل سوم:

    conceded

    سوم‌شخص مفرد:

    concedes

    وجه وصفی حال:

    conceding

    معنی concede | جمله با concede

    verb - transitive C2

    پذیرفتن، قبول کردن، تصدیق کردن، گردن نهادن، زیر بار رفتن (با اکراه یا تردید)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    After much debate, she finally conceded that she was wrong.

    پس از بحث‌های فراوان، سرانجام پذیرفت که اشتباه کرده است.

    The politician was forced to concede that his policies were not popular.

    این سیاستمدار مجبور شد تصدیق کند که سیاست‌هایش محبوبیتی ندارد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    She refused to concede that she had made a mistake.

    گردن ننهاد که اشتباه کرده است.

    verb - intransitive verb - transitive

    پذیرفتن (شکست در رقابت)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    The tennis player had to concede defeat.

    تنیسور باید شکست را می‌پذیرفت.

    The chess grandmaster refused to concede defeat.

    استادبزرگ شطرنج حاضر به قبول شکست نشد.

    verb - transitive C2

    اعطا کردن، دادن، واگذار کردن، تسلیم کردن (با اکراه یا تردید)

    The king decided to concede more freedom to his subjects.

    پادشاه تصمیم گرفت آزادی بیشتری به رعایای خود اعطا کند.

    The government wants to concede new liberties to the people.

    حکومت می‌خواهد آزادی‌های جدیدی به مردم بدهد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The company finally agreed to concede higher wages to its employees.

    این شرکت در نهایت موافقت کرد که دستمزدهای بالاتری به کارکنان خود بدهد.

    No territory will be conceded without fierce resistance.

    هیچ سرزمینی بدون مقاومت شدید تسلیم (دشمن) نخواهد شد.

    The stubborn old man refused to concede his land to the government.

    پیرمرد سرسخت حاضر نشد زمین خود را به دولت تسلیم کند.

    The government was unwilling to concede any territory to the opposing forces.

    حکومت حاضر نبود هیچ سرزمینی را به نیروهای مخالف تسلیم کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد concede

    1. verb acknowledge, give in
      Synonyms:
      admit allow accept yield give up surrender grant cede confess acknowledge relinquish waive own capitulate agree go along with fold own up avow cave in quit bury the hatchet award yes one go with the flow say uncle fess up throw in the towel knuckle under play ball with ditto let on
      Antonyms:
      disagree reject refuse contradict dispute fight repudiate dissent disacknowledge
    1. verb to let have as a favor, prerogative, or privilege
      Synonyms:
      give accord award grant vouchsafe
    1. verb to make a concession
      Synonyms:
      compromise profess confess

    Collocations

    concede a game (or an election)

    باخت خود را (در مسابقه یا انتخابات) قبول کردن

    concede defeat

    شکست (خود) را قبول کردن، اعتراف به شکست کردن

    سوال‌های رایج concede

    گذشته‌ی ساده concede چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده concede در زبان انگلیسی conceded است.

    شکل سوم concede چی میشه؟

    شکل سوم concede در زبان انگلیسی conceded است.

    وجه وصفی حال concede چی میشه؟

    وجه وصفی حال concede در زبان انگلیسی conceding است.

    سوم‌شخص مفرد concede چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد concede در زبان انگلیسی concedes است.

    ارجاع به لغت concede

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «concede» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/concede

    لغات نزدیک concede

    • - concealer
    • - concealment
    • - concede
    • - concede a game (or an election)
    • - concede defeat
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.