آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Concede

kənˈsiːd kənˈsiːd

گذشته‌ی ساده:

conceded

شکل سوم:

conceded

سوم‌شخص مفرد:

concedes

وجه وصفی حال:

conceding

معنی concede | جمله با concede

verb - transitive C2

پذیرفتن، قبول کردن، تصدیق کردن، گردن نهادن، زیر بار رفتن (با اکراه یا تردید)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

After much debate, she finally conceded that she was wrong.

پس از بحث‌های فراوان، سرانجام پذیرفت که اشتباه کرده است.

The politician was forced to concede that his policies were not popular.

این سیاستمدار مجبور شد تصدیق کند که سیاست‌هایش محبوبیتی ندارد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She refused to concede that she had made a mistake.

گردن ننهاد که اشتباه کرده است.

verb - intransitive verb - transitive

پذیرفتن (شکست در رقابت)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The tennis player had to concede defeat.

تنیسور باید شکست را می‌پذیرفت.

The chess grandmaster refused to concede defeat.

استادبزرگ شطرنج حاضر به قبول شکست نشد.

verb - transitive C2

اعطا کردن، دادن، واگذار کردن، تسلیم کردن (با اکراه یا تردید)

The king decided to concede more freedom to his subjects.

پادشاه تصمیم گرفت آزادی بیشتری به رعایای خود اعطا کند.

The government wants to concede new liberties to the people.

حکومت می‌خواهد آزادی‌های جدیدی به مردم بدهد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The company finally agreed to concede higher wages to its employees.

این شرکت در نهایت موافقت کرد که دستمزدهای بالاتری به کارکنان خود بدهد.

No territory will be conceded without fierce resistance.

هیچ سرزمینی بدون مقاومت شدید تسلیم (دشمن) نخواهد شد.

The stubborn old man refused to concede his land to the government.

پیرمرد سرسخت حاضر نشد زمین خود را به دولت تسلیم کند.

The government was unwilling to concede any territory to the opposing forces.

حکومت حاضر نبود هیچ سرزمینی را به نیروهای مخالف تسلیم کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد concede

  1. verb acknowledge, give in
  1. verb to let have as a favor, prerogative, or privilege
  1. verb to make a concession

Collocations

concede a game (or an election)

باخت خود را (در مسابقه یا انتخابات) قبول کردن

concede defeat

شکست (خود) را قبول کردن، اعتراف به شکست کردن

سوال‌های رایج concede

گذشته‌ی ساده concede چی میشه؟

گذشته‌ی ساده concede در زبان انگلیسی conceded است.

شکل سوم concede چی میشه؟

شکل سوم concede در زبان انگلیسی conceded است.

وجه وصفی حال concede چی میشه؟

وجه وصفی حال concede در زبان انگلیسی conceding است.

سوم‌شخص مفرد concede چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد concede در زبان انگلیسی concedes است.

ارجاع به لغت concede

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «concede» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/concede

لغات نزدیک concede

پیشنهاد بهبود معانی