امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Throw In The Towel

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom C2
تسلیم شدن، کم آوردن، کنار کشیدن، جا زدن، شکست را پذیرفتن، پا پس کشیدن، انصراف دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Despite the setbacks, he refused to throw in the towel and kept pushing forward.
- علی‌رغم ناکامی‌ها، او تسلیم نشد و همچنان روبه‌جلو حرکت می‌کرد.
- Three of the original five candidates for the Democratic presidential nomination have now thrown in the towel.
- سه نفر از پنج نامزد اصلی ریاست جمهوری دموکرات تاکنون کنار کشیده‌اند.
- Unable to decide upon a venue, our team threw in the towel and cancelled the event.
- به‌علت ناتوانی در تصمیم‌گیری درخصوص محل برگزاری، تیم ما انصراف داد و این رویداد را لغو کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد throw in the towel

  1. idiom to give up or surrender; to stop trying to do something because you have realized that you cannot succeed
    Synonyms:
    back down cancel give up renege surrender avoid back pedal beg off blow it off chicken out cop out get cold feet go back on recant resign scratch shy from weasel out welsh wiggle out worm out
    Antonyms:
    enter participate

ارجاع به لغت throw in the towel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «throw in the towel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/throw-in-the-towel

لغات نزدیک throw in the towel

پیشنهاد بهبود معانی