فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Go Back On

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

عهدشکنی کردن، بی‌وفایی کردن، خیانت کردن، عدول کردن، خلف وعده کردن، زیر حرف زدن، زیر قول خود زدن، حرف خود را عوض کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The government looks likely to go back on its decision to close the mines.

به‌ نظر می‌رسد از تصمیمش برگردد و معادن را نبندد.

She's gone back on her word and decided not to give me the job after all.

او می‌خواهد زیر حرفش بزند و کار را به من ندهد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد go back on

  1. verb break promise; change one’s mind
    Synonyms:
    abandon desert betray forsake leave in the lurch renege run out on repudiate retract revert return be unfaithful
    Antonyms:
    promise keep

ارجاع به لغت go back on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «go back on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/go-back-on

لغات نزدیک go back on

پیشنهاد بهبود معانی