گذشتهی ساده:
surrenderedشکل سوم:
surrenderedسومشخص مفرد:
surrendersوجه وصفی حال:
surrenderingشکل جمع:
surrendersتسلیم شدن، قبول شکست کردن
He ordered the troops to surrender.
به سربازان فرمان داد که تسلیم بشوند.
The rebels refused to surrender and kept fighting until the end.
شورشیان از تسلیم شدن خودداری کردند و تا آخرین لحظه جنگیدند.
تسلیم شدن، تن دادن، خود را سپردن، وا دادن (در برابر احساس یا وسوسه)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He surrendered himself to debauchery and sin.
او خود را تسلیم لهو و لعب و گناه کرد.
As the music played, she closed her eyes and surrendered to the moment.
وقتی موسیقی پخش میشد، چشمانش را بست و خودش را به آن لحظه سپرد.
تحویل دادن، واگذار کردن، دادن، تسلیم کردن، صرفنظر کردن (تحت اجبار)
We will never surrender our liberties.
هرگز از آزادیهای خود صرفنظر نخواهم کرد.
They surrendered their guns to the police.
آنان سلاحهای خود را به پلیس تسلیم کردند.
The kidnappers finally surrendered themselves to the police.
آدمربایان بالأخره خود را تسلیم پلیس کردند.
He surrendered his seat to a lady.
صندلی خود را به یک خانم داد.
تسلیم، پذیرش شکست، واگذاری
Teymoor demanded the surrender of the city.
تیمور خواستار تسلیم شدن شهر بود.
After days of heavy fighting, the city was forced into surrender.
پساز چند روز نبرد سنگین، شهر ناچار به پذیرش شکست شد.
Germany's unconditional surrender
تسلیم بدون قیدوشرط آلمان
the surrender of the lease to the landlord before its expiration
واگذاری اجارهنامه به مالک پیش از سرآمدن آن
surrender oneself to something
خود را تسلیم به چیزی کردن، تن در دادن
گذشتهی ساده surrender در زبان انگلیسی surrendered است.
شکل سوم surrender در زبان انگلیسی surrendered است.
شکل جمع surrender در زبان انگلیسی surrenders است.
وجه وصفی حال surrender در زبان انگلیسی surrendering است.
سومشخص مفرد surrender در زبان انگلیسی surrenders است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «surrender» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/surrender