آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Surrender

səˈrendər səˈrendə

گذشته‌ی ساده:

surrendered

شکل سوم:

surrendered

سوم‌شخص مفرد:

surrenders

وجه وصفی حال:

surrendering

شکل جمع:

surrenders

معنی surrender | جمله با surrender

verb - intransitive C2

تسلیم شدن، قبول شکست کردن

He ordered the troops to surrender.

به سربازان فرمان داد که تسلیم بشوند.

The rebels refused to surrender and kept fighting until the end.

شورشیان از تسلیم شدن خودداری کردند و تا آخرین لحظه جنگیدند.

verb - intransitive

تسلیم شدن، تن دادن، خود را سپردن، وا دادن (در برابر احساس یا وسوسه)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

He surrendered himself to debauchery and sin.

او خود را تسلیم لهو و لعب و گناه کرد.

As the music played, she closed her eyes and surrendered to the moment.

وقتی موسیقی پخش می‌شد، چشمانش را بست و خودش را به آن لحظه سپرد.

verb - transitive

تحویل دادن، واگذار کردن، دادن، تسلیم کردن، صرف‌نظر کردن (تحت اجبار)

We will never surrender our liberties.

هرگز از آزادی‌های خود صرف‌نظر نخواهم کرد.

They surrendered their guns to the police.

آنان سلاح‌های خود را به پلیس تسلیم کردند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The kidnappers finally surrendered themselves to the police.

آدم‌ربایان بالأخره خود را تسلیم پلیس کردند.

He surrendered his seat to a lady.

صندلی خود را به یک خانم داد.

noun countable uncountable

تسلیم، پذیرش شکست، واگذاری

Teymoor demanded the surrender of the city.

تیمور خواستار تسلیم شدن شهر بود.

After days of heavy fighting, the city was forced into surrender.

پس‌از چند روز نبرد سنگین، شهر ناچار به پذیرش شکست شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Germany's unconditional surrender

تسلیم بدون قیدو‌شرط آلمان

the surrender of the lease to the landlord before its expiration

واگذاری اجاره‌نامه به مالک پیش از سرآمدن آن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد surrender

  1. noun giving up; resignation
  1. verb to yield (oneself) unrestrainedly, as to a particular impulse
  1. noun a giving up of a possession, claim, or right

Collocations

surrender oneself to something

خود را تسلیم به چیزی کردن، تن در دادن

سوال‌های رایج surrender

گذشته‌ی ساده surrender چی میشه؟

گذشته‌ی ساده surrender در زبان انگلیسی surrendered است.

شکل سوم surrender چی میشه؟

شکل سوم surrender در زبان انگلیسی surrendered است.

شکل جمع surrender چی میشه؟

شکل جمع surrender در زبان انگلیسی surrenders است.

وجه وصفی حال surrender چی میشه؟

وجه وصفی حال surrender در زبان انگلیسی surrendering است.

سوم‌شخص مفرد surrender چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد surrender در زبان انگلیسی surrenders است.

ارجاع به لغت surrender

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «surrender» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/surrender

لغات نزدیک surrender

پیشنهاد بهبود معانی