شکل جمع:
white flagsپرچم سفید (پرچمی به رنگ سفید ساده که به عنوان پرچم آتشبس یا به نشانهی تسلیم از آن استفاده میشود)
The soldiers raised the white flag.
سربازان پرچم سفید را برافراشتند.
When negotiations failed, they had no choice but to wave the white flag of truce.
وقتی مذاکرات شکست خورد، آنها چارهای جز به اهتزاز درآوردن پرچم سفید آتشبس نداشتند.
مجازی نشانهی ضعف، نشانهی تسلیم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The CEO's decision to cut costs and lay off employees was seen as a white flag.
تصمیم مدیرعامل برای کاهش هزینهها و اخراج کارمندان به عنوان نشانهی ضعف تلقی شد.
The company showed the white flag after their unsuccessful attempt to compete with larger corporations.
این شرکت پس از تلاش ناموفق برای رقابت با شرکتهای بزرگتر نشانهی تسلیم را نشان داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «white flag» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/white-flag