امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

White Flag

ˈwaɪtˈflæɡ waɪtflæɡ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    white flags

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پرچم سفید (پرچمی به رنگ سفید ساده که به عنوان پرچم آتش‌بس یا به نشانه‌ی تسلیم از آن استفاده می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The soldiers raised the white flag.
- سربازان پرچم سفید را برافراشتند.
- When negotiations failed, they had no choice but to wave the white flag of truce.
- وقتی مذاکرات شکست خورد، آن‌ها چاره‌ای جز به اهتزاز درآوردن پرچم سفید آتش‌بس نداشتند.
noun countable
مجازی نشانه‌ی ضعف، نشانه‌ی تسلیم
- The CEO's decision to cut costs and lay off employees was seen as a white flag.
- تصمیم مدیرعامل برای کاهش هزینه‌ها و اخراج کارمندان به عنوان نشانه‌ی ضعف تلقی شد.
- The company showed the white flag after their unsuccessful attempt to compete with larger corporations.
- این شرکت پس از تلاش ناموفق برای رقابت با شرکت‌های بزرگ‌تر نشانه‌ی تسلیم را نشان داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد white flag

  1. noun unconditional surrender
    Synonyms:
    backing down capitulation caving in flag of truce giving in retreat submission throwing in the towel truce flag

ارجاع به لغت white flag

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «white flag» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/white-flag

لغات نزدیک white flag

پیشنهاد بهبود معانی