با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Abnegate

ˈæbnəɡeɪt ˈæbnɪɡeɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    abnegated
  • شکل سوم:

    abnegated
  • سوم‌شخص مفرد:

    abnegates
  • وجه وصفی حال:

    abnegating

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
ترک کردن، انکار کردن، به‌خود حرام کردن، کف نفس کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- He lived a simple and abnegating life.
- او به‌ طور ساده و ایثارگرانه‌ا‌ی زندگی می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abnegate

  1. verb renounce
    Synonyms: abstain, decline, forbear, forgo, give up, refrain, reject

ارجاع به لغت abnegate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abnegate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abnegate

لغات نزدیک abnegate

پیشنهاد بهبود معانی