با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Ably

ˈeɪbli ˈeɪbli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more ably
  • صفت عالی:

    most ably

معنی و نمونه‌جمله

  • adverb
    با توانایی، از روی لیاقت
    • - Abbas used to run his school ably.
    • - عباس مدرسه‌ی خود را استادانه اداره می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ably

  1. adverb capably
    Synonyms: adroitly, capably, competently

لغات هم‌خانواده ably

ارجاع به لغت ably

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ably

لغات نزدیک ably

پیشنهاد بهبود معانی