شکل جمع:
disabilitiesناتوانی، عجز، بدون قابلیت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
war veterans with all kinds of disabilities
سربازان از جنگ بازگشته با انواع معلولیتها
Lack of education was her greatest disability.
نداشتن تحصیلات بزرگترین کمبود او بود.
مزایای از کارافتادگی
حقوق بازنشستگی معلولیت، جیرهی آکمندی
بیمهی ازکارافتادگی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «disability» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disability