فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Ailment

ˈeɪlmənt ˈeɪlmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ailment

  1. noun mild sickness
    Synonyms: ache, bug, complaint, condition, disease, disorder, dose, flu, illness, indisposition, infirmity, malady, syndrome
    Antonyms: health

ارجاع به لغت ailment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ailment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ailment

لغات نزدیک ailment

پیشنهاد بهبود معانی