آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Infirmity

ɪnˈfɜrːmət̬i ɪnˈfɜːməti

معنی infirmity | جمله با infirmity

noun

ضعف، ناتوانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

one of the infirmities of old age

یکی از دردهای پیری

A friend should bear a friend's infirmities.

(شکسپیر) دوست باید با نکات ضعف دوست خود بسازد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد infirmity

  1. noun weakness, sickness
    Antonyms:
    healthiness good health strength robustness soundness

لغات هم‌خانواده infirmity

ارجاع به لغت infirmity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «infirmity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/infirmity

لغات نزدیک infirmity

پیشنهاد بهبود معانی