ضعف، سستی، ناتوانی، عجز، کمزوری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
And, as always, our spirits rose after initial feebleness.
و سپس طبق معمول روحیهمان بعد از ضعفی ابتدایی افزایش یافت.
What puzzles me is the feebleness of the argument.
آنچه سردرگمم میکند سستی بحث است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «feebleness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/feebleness