آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Senility

səˈnɪləti sɪˈnɪlɪti

معنی senility

noun

پیری، کهولت، سالخوردگی، خرف بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد senility

  1. noun the condition of being senile
    Synonyms:
    old age decline infirmity feebleness decrepitude dotage senescence senile dementia caducity alzheimer-s-disease second-childhood anecdotage sere and yellow leaf anility
    Antonyms:

ارجاع به لغت senility

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «senility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/senility

لغات نزدیک senility

پیشنهاد بهبود معانی