شکل جمع:
seniorsصفت تفضیلی:
more seniorصفت عالی:
most seniorشخص بزرگتر، پدر، مسن، سالمند، سالخورده
discount tickets for seniors
بلیط با تخفیف برای سالمندان
People over sixty are usually called seniors.
اشخاص بالاتر از شصت سال را به طور معمول سالمند مینامند.
senior citizens
شهروندان سالخورده
Robert Brown, Senior
رابرت براون، پدر
He is my senior by two years.
او دو سال از من بزرگتر است.
دانشآموز سال آخر دبیرستان
Two seniors received awards.
دو تا از سالچهارمیها جایزه گرفتند.
senior prom
جشن دانشآموزان سال آخر دبیرستان
بزرگتر، مهتر، ارشد، بالاتر، بالارتبه، قدیمی
the bank's senior staff
کارمندان ارشد بانک
He obeyed his senior officer's command.
فرمان افسر مافوق خودش را اطاعت کرد.
مسنتر (از شخص)، بزرگتر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «senior» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/senior