آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Doyen

ˈdɔɪən ˈdɔɪən ˈdɔɪən

معنی doyen | جمله با doyen

noun

بزرگ‌تر، ریش‌سفید، شیخ‌السفرا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Dehkhoda was the doyen of Iranian lexicographers.

دهخدا پیش‌کسوت فرهنگ‌نویسان ایران بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد doyen

  1. noun a man who is the senior member of a group
    Synonyms:

ارجاع به لغت doyen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «doyen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/doyen

لغات نزدیک doyen

پیشنهاد بهبود معانی