آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Pensioner

ˈpenʃnər ˈpenʃnə

معنی pensioner | جمله با pensioner

noun countable C1

بازنشسته، وظیفه‌خوار، مستمری‌بگیر، وظیفه‌بگیر

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

payments to the pensioners of the Korean war

پرداخت مستمری به بازنشستگان جنگ کره

The old pensioner enjoyed her retirement by traveling.

بازنشسته‌ی سالمند با سفر کردن از دوران بازنشستگی‌اش لذت برد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد pensioner

  1. noun the beneficiary of a pension fund
    Synonyms:
    retired person dependent grantee pensionary accipient

ارجاع به لغت pensioner

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pensioner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pensioner

لغات نزدیک pensioner

پیشنهاد بهبود معانی