امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Junior

ˈdʒuːnjər ˈdʒuːniə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    juniors
  • صفت تفضیلی:

    more junior
  • صفت عالی:

    most junior

توضیحات

مخفف‌های این لغت Jr و Jun هستند.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
دون‌پایه، تازه‌کار، تازه استخدام، کم‌سابقه، کوچک‌تر، خرده‌پا، اصغر، مؤخر، کم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a senior partner and two junior partners
- یک شریک ارشد و دو شریک کم‌سابقه‌تر
- some junior members of the staff
- برخی از کارمندان سطح پایین
- one of our company's junior employees
- یکی از کارمندان جز شرکت ما
- the junior senator from Iowa
- سناتور نوپا از (ایالت) آیوا
- a junior-lien bond
- سند قرضه‌ی متأخر
- the junior author of an etymological study
- نویسنده‌ی کهین یک پژوهش در واج‌ریشه‌شناسی
- He fought with an officer one grade his junior.
- او با افسری که یک درجه (از او) پایین‌تر بود، دعوا کرد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
noun countable
شخص جوانتر، فرزند پسر
- When a man enters, his juniors stand up.
- وقتی‌ که شخصی وارد می‌شود، کوچک‌ترها به پا می‌خیزند.
- In summer months, Junior goes to his grandfather's farm.
- در ماه‌های تابستان پسرم به مزرعه‌ی پدربزرگش می‌رود.
- Jason Robards Sr. and his son, Jason Robards Jr., both attended the party.
- هم جیسون روباردز پدر و هم پسرش جیسون روباردز پسر در مهمانی حضور داشتند.
noun countable
دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
- when I was a junior in college
- وقتی که در سال سوم دانشگاه بودم
- a junior course in mathematics
- کلاس ریاضی ویژه‌ی سال سوم
- a party for juniors only
- یک مهمانی فقط برای سال سومی‌ها
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد junior

  1. adjective subordinate, younger
    Synonyms: inferior, lesser, lower, minor, second, secondary, second-string
    Antonyms: elder, older, senior

Collocations

  • one's junior

    1- کسی که از آدم کم‌سن‌تر است، کوچک‌تر از شخص

    2- (از نظر مقام یا درجه) مادون، پایین‌تر

ارجاع به لغت junior

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «junior» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/junior

لغات نزدیک junior

پیشنهاد بهبود معانی