Incapacity

ˌɪnkəˈpæsəti ˌɪnkəˈpæsəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
عجز، عدم صلاحیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incapacity

  1. noun inadequacy
    Synonyms: insufficiency, disqualification, inability, incapability

ارجاع به لغت incapacity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incapacity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incapacity

لغات نزدیک incapacity

پیشنهاد بهبود معانی