امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Incapability

ɪnˌkeɪpəˈbɪlɪti ɪnˌkeɪpəˈbɪlɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
عجز، ناتوانی، بی‌لیاقتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incapability

  1. noun Lack of ability or capacity
    Synonyms:
    inability incapacity incompetence incapableness incompetency impotence powerlessness
    Antonyms:
    capability
  1. noun The condition or state of being incapable of accomplishing or effecting anything
    Synonyms:
    helplessness impotence inadequacy ineffectiveness ineffectuality ineffectualness inefficacy powerlessness uselessness

ارجاع به لغت incapability

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incapability» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incapability

لغات نزدیک incapability

پیشنهاد بهبود معانی