آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Illness

ˈɪlnəs ˈɪlnəs

شکل جمع:

illnesses

معنی illness | جمله با illness

noun B1

مرض، ناخوشی، بیماری، کسالت، شرارت، بدی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

His illness was serious.

بیماری او وخیم بود.

What illness did he die of?

از چه مرضی مرد؟

نمونه‌جمله‌های بیشتر

an incurable illness

بیماری درمان‌ناپذیر

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد illness

  1. noun disease; bad health
    Antonyms:
    health good health well-being wellness

سوال‌های رایج illness

شکل جمع illness چی میشه؟

شکل جمع illness در زبان انگلیسی illnesses است.

ارجاع به لغت illness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «illness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/illness

لغات نزدیک illness

پیشنهاد بهبود معانی