فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Prostration

praˈstreɪʃn̩ prɒˈstreɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
به خاک افتادن، درماندگی، دمر بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prostration

  1. noun submission
    Synonyms:
    surrender downfall destruction
  1. noun exhaustion
    Synonyms:
    tiredness weariness collapse powerlessness submission submissiveness abashment stupefaction

ارجاع به لغت prostration

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prostration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prostration

لغات نزدیک prostration

پیشنهاد بهبود معانی