آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Convalescence

ˌkɑːnvəˈlesns ˌkɒnvəˈlesns

معنی convalescence | جمله با convalescence

noun adjective

به گرایی، دوره نقاهت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Her convalescence was long and painful.

دوران نقاهت او طولانی و دردآمیز بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد convalescence

  1. noun gradual healing (through rest) after sickness or injury

ارجاع به لغت convalescence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «convalescence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/convalescence

لغات نزدیک convalescence

پیشنهاد بهبود معانی