با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Virus

ˈvaɪrəs ˈvaɪərəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    viruses

توضیحات

همچنین می‌توان از computer virus به‌ جای virus در معنی مربوط به کامپیوتر استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun
(صفت گونه) ویروسی
noun
(محاوره) بیماری ویروسی
noun
(مجازی) شائبه
noun
(قدیمی) زهر، سَم، شرنگ
- the virus of mistrust which has invaded their home
- ویروس بی‌اعتمادی که منزل آن‌ها را مورد تهاجم قرار داده است
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد virus

  1. noun bacterium, bug
    Synonyms: ailment, bacillus, disease, germ, illness, infection, microbe, microorganism, pathogen, sickness
  2. noun computer virus, computer bug
    Synonyms: bug, Trojan Horse, virus

ارجاع به لغت virus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «virus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/virus

لغات نزدیک virus

پیشنهاد بهبود معانی