شکل جمع:
infectionsعفونت، سرایت مرض، گند
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Syphilis infection is chiefly venereal.
ابتلای به سفلیس بیشتر مقاربتی است.
to become exposed to infection
در معرض سرایت قرار گرفتن
to cause an infection
آلودگی ایجاد کردن
the infection of the wound
عفونت زخم
the more serious infections of childhood
بیماریهای عفونی جدیتر دوران کودکی
the infection of the young people's mind with destructive thoughts
آلودهسازی مغز جوانان با اندیشههای ویرانگر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «infection» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/infection