آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۷ مرداد ۱۴۰۴

    Infectious

    ɪnˈfekʃəs ɪnˈfekʃəs

    معنی infectious | جمله با infectious

    adjective C2

    واگیر، عفونی، مسری، فاسد‌کننده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    an infectious disease

    بیماری عفونی

    AIDS is highly infectious.

    ایدز بسیار واگیردار است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Fear is infectious.

    ترس مسری است.

    infectious good humor

    شوخ‌دلی همه‌گیر

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد infectious

    1. adjective catching, spreading
      Synonyms:
      contagious communicable infective transferable transmittable spreading virulent toxic poisoning diseased contaminating polluting corrupting defiling pestilential pestilent epidemic noxious miasmic mephitic vitiating
      Antonyms:
      harmless non-infectious uncontagious uncommunicable antiseptic germless

    لغات هم‌خانواده infectious

    noun
    infection, disinfectant
    adjective
    infectious, infected
    verb - transitive
    infect
    adverb
    infectiously

    سوال‌های رایج infectious

    معنی infectious به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی infectious در زبان فارسی به «واگیردار» یا «عفونی» ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی «واگیردار» برای توصیف بیماری‌ها، ویروس‌ها یا باکتری‌هایی به‌کار می‌رود که توانایی انتقال از یک فرد یا موجود زنده به دیگری را دارند. این کلمه معمولاً در متون پزشکی، علمی، آموزشی و بهداشتی استفاده می‌شود و نشان‌دهنده‌ی توانایی یک عامل بیماری‌زا برای گسترش و شیوع در جمعیت است. استفاده از «infectious» کمک می‌کند تا اهمیت رعایت بهداشت، پیشگیری و کنترل بیماری‌ها به وضوح منتقل شود و مخاطب متوجه خطر انتقال شود.

    در متون پزشکی و علمی، «infectious» کاربرد گسترده‌ای دارد. برای مثال، جمله‌ای مانند «Influenza is an infectious disease that spreads rapidly» بیانگر این است که آنفلوآنزا یک بیماری واگیردار است که به سرعت منتشر می‌شود. این نوع استفاده نشان می‌دهد که شناخت ویژگی‌های واگیردار یک بیماری برای کنترل آن و اتخاذ اقدامات پیشگیرانه اهمیت زیادی دارد و می‌تواند جان افراد را حفظ کند.

    واژه‌ی «infectious» همچنین می‌تواند به صورت استعاری برای توصیف رفتارها، احساسات یا خنده‌های مسری به کار رود. برای نمونه، جمله‌ای مانند «Her laughter was infectious» نشان می‌دهد که خنده‌ی او چنان انرژی و شادی دارد که دیگران نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرند و می‌خندند. این کاربرد استعاری باعث می‌شود واژه حس و تأثیر مثبت را به جای انتقال بیماری منتقل کند و در متون ادبی و روزمره کاربرد گسترده داشته باشد.

    از نظر زبانی، «infectious» به عنوان صفت به کار می‌رود و معمولاً قبل از اسم می‌آید تا ویژگی واگیری یا اثرگذاری را مشخص کند. این ویژگی باعث می‌شود جملات علمی، رسمی یا ادبی شفاف و دقیق باشند و مخاطب بتواند به راحتی مفهوم انتقال یا اثرگذاری آن را درک کند.

    همچنین، این واژه بار معنایی تأکیدی دارد و توجه خواننده یا شنونده را به شدت گسترش، انتقال یا اثرگذاری موضوع جلب می‌کند. وقتی گفته می‌شود «The excitement in the room was infectious»، منظور این است که هیجان موجود در فضا چنان بود که همه افراد حاضر را تحت تأثیر قرار داد. «infectious» هم ویژگی انتقالی و هم قدرت تأثیرگذاری را نشان می‌دهد و استفاده از آن جملات را زنده و پویا می‌کند.

    ارجاع به لغت infectious

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «infectious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/infectious

    لغات نزدیک infectious

    • - infected
    • - infection
    • - infectious
    • - infectious disease
    • - infectious hepatitis
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.