فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Transmittable

American: trænzˈmɪtəbəl British: trænzˈmɪtəbəl

معنی

adjective

قابل فرافرستی، قابل‌پراکنی (به‌وسیله رادیو و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد transmittable

  1. adjective (of disease) capable of being transmitted by infection
    Synonyms:
    contagious communicable transmissible catching contractable

ارجاع به لغت transmittable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «transmittable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/transmittable

لغات نزدیک transmittable

پیشنهاد بهبود معانی