فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Transmittable

American: trænzˈmɪtəbəl British: trænzˈmɪtəbəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    قابل فرافرستی، قابل‌پراکنی (به‌وسیله رادیو و غیره)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد transmittable

  1. adjective (of disease) capable of being transmitted by infection
    Synonyms: contractable, catching, communicable, contagious, transmissible

ارجاع به لغت transmittable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «transmittable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/transmittable

لغات نزدیک transmittable

پیشنهاد بهبود معانی