آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۶ آذر ۱۴۰۴

    Toxic

    ˈtɑːksɪk ˈtɒksɪk

    صفت تفضیلی:

    more toxic

    صفت عالی:

    most toxic

    معنی toxic | جمله با toxic

    adjective B2

    سمی، زهرآگین

    The lab discovered a toxic substance in the contaminated water sample.

    آزمایشگاه، ماده‌ای سمی را در نمونه‌ی آب آلوده شناسایی کرد.

    Some plants produce toxic compounds to protect themselves from animals.

    برخی گیاهان برای محافظت از خود در برابر حیوانات، ترکیبات زهرآگین تولید می‌کنند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    toxic fumes

    دود و بخار سمی

    adjective informal

    ناخوشایند، ناراحت‌کننده، مخرب، آزاردهنده، فاسد، مسموم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    The discussion turned toxic when the arguments became personal.

    وقتی بحث شخصی شد، گفت‌وگو به‌ یک‌باره ناخوشایند شد.

    The office became a toxic place where no one felt comfortable working.

    آن دفتر به محیطی به‌شدت آزاردهنده تبدیل شد که هیچ‌کس در آن احساس راحتی نمی‌کرد.

    adjective informal

    آسیب‌زا، مخرب، سمی، ناسالم، بیمارگونه

    Staying in a toxic environment for too long can damage your self-esteem.

    ماندن طولانی‌مدت در محیط ناسالم می‌تواند به عزت نفس شما آسیب بزند.

    They finally ended their toxic marriage to protect their emotional well-being.

    آن‌ها نهایتاً ازدواج سمی خود را برای حفظ سلامت عاطفی‌شان پایان دادند.

    adjective

    اقتصاد زیان‌بار، پرریسک، غیرقابل‌فروش، پرخطر

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

    مشاهده

    Many companies collapsed because they held too many toxic assets.

    بسیاری از شرکت‌ها به‌دلیل داشتن تعداد زیادی دارایی غیرقابل‌فروش ورشکست شدند.

    Investors were warned to stay away from toxic securities tied to unstable markets.

    به سرمایه‌گذاران هشدار داده شد از اوراق بهادار پرریسک که به بازارهای ناپایدار وابسته‌اند، دوری کنند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد toxic

    1. adjective poisonous
      Synonyms:
      poison harmful toxicant deadly lethal venomous noxious septic pernicious virulent baneful pestilential mephitic
      Antonyms:
      harmless nonpoisonous

    Collocations

    toxic waste

    زباله سمی

    سوال‌های رایج toxic

    معنی toxic به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «Toxic» در زبان فارسی به «سمی» یا «مضر» ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی سمی به چیزی گفته می‌شود که دارای مواد یا ویژگی‌هایی است که می‌توانند به بدن، محیط زیست یا سیستم‌های مختلف آسیب برسانند. این مفهوم معمولاً در زمینه‌های شیمی، زیست‌شناسی و بهداشت به کار می‌رود، اما به صورت استعاری نیز در روابط انسانی و روان‌شناسی برای توصیف رفتارها یا شرایطی که به سلامت روان یا عاطفی افراد آسیب می‌زند استفاده می‌شود.

    در علم شیمی و پزشکی، مواد toxic موادی هستند که حتی در مقادیر کم می‌توانند باعث بیماری، آسیب یا مرگ موجودات زنده شوند. سم‌ها می‌توانند از منابع طبیعی مانند گیاهان و حیوانات یا به صورت مصنوعی ساخته شده باشند. آشنایی با این مواد و روش‌های پیشگیری از تماس با آن‌ها اهمیت بالایی در حفظ سلامت انسان‌ها و حیوانات دارد.

    در محیط زیست، toxic به آلودگی‌ها و مواد مضری اشاره دارد که باعث تخریب اکوسیستم‌ها و کاهش کیفیت زندگی موجودات زنده می‌شوند. این مواد ممکن است وارد آب‌ها، خاک یا هوا شوند و باعث ایجاد مشکلات جدی زیست‌محیطی گردند. کاهش استفاده از مواد سمی و پاکسازی محیط از این آلودگی‌ها از جمله اهداف مهم حفاظت از محیط زیست است.

    از نظر روان‌شناسی و روابط انسانی، کلمه‌ی toxic به رفتارها، روابط یا محیط‌هایی گفته می‌شود که برای سلامت روان و عاطفی افراد مضر هستند. روابط سمی ممکن است شامل رفتارهای کنترل‌گرانه، تحقیرآمیز، خشونت‌آمیز یا ناسالم باشند که باعث استرس، اضطراب و کاهش اعتماد به نفس فرد می‌شوند. شناخت این نوع رفتارها و تلاش برای ایجاد روابط سالم‌تر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

    در فرهنگ عمومی و رسانه‌ها، واژه‌ی toxic به شکلی گسترده‌تر و استعاری برای توصیف هر چیزی که تأثیر منفی یا مخربی دارد به کار می‌رود. به‌عنوان مثال، می‌توان از toxic بودن یک محیط کاری، یک دوستی یا حتی یک فرهنگ به عنوان اشاره به وجود ویژگی‌های ناسالم و آسیب‌زننده استفاده کرد.

    کلمه‌ی toxic مفهومی است که هم در معناهای علمی و هم استعاری کاربرد دارد و همواره به چیزی اشاره می‌کند که ضرر و آسیب به همراه دارد. این واژه یادآور اهمیت شناخت و دوری از عوامل مضر برای حفظ سلامت جسمی، روانی و اجتماعی است.

    صفت تفضیلی toxic چی میشه؟

    صفت تفضیلی toxic در زبان انگلیسی more toxic است.

    صفت عالی toxic چی میشه؟

    صفت عالی toxic در زبان انگلیسی most toxic است.

    ارجاع به لغت toxic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «toxic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/toxic

    لغات نزدیک toxic

    • - toxaphene
    • - toxemia
    • - toxic
    • - toxic waste
    • - toxic-shock syndrome
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.