فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Toxic

ˈtɑːksɪk ˈtɒksɪk

صفت تفضیلی:

more toxic

صفت عالی:

most toxic

معنی و نمونه‌جمله

adjective B2

زهری، سمی، ناشی از زهرآگینی، زهرآگین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

toxic fumes

دود و بخار سمی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد toxic

  1. adjective poisonous
    Synonyms:
    poison harmful toxicant deadly lethal venomous noxious septic pernicious virulent baneful pestilential mephitic
    Antonyms:
    harmless nonpoisonous

ارجاع به لغت toxic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «toxic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/toxic

لغات نزدیک toxic

پیشنهاد بهبود معانی