فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Infectiously
معنی و نمونه‌جمله‌ها
adverb
(به گونه‌ای که باعث می‌شود افراد دیگر نیز همین کار را انجام دهند یا احساس کنند) به‌طور مسری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to laugh infectiously
خندیدن به‌طور مسری
He smiled infectiously.
به‌طور مسری لبخند زد.
مترادف و متضاد infectiously
-
adverb in a contagious mannerSynonyms:contagiously
لغات هم‌خانواده infectiously
-
nouninfection, disinfectant
-
adjectiveinfectious, infected
-
verb - transitiveinfect
-
adverbinfectiously
ارجاع به لغت infectiously
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «infectiously» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/infectiously
لغات نزدیک infectiously
- - infectious hepatitis
- - infectious mononucleosis
- - infectiously
- - infective
- - infecund