آلودگی، کثافت، ناپاکی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
Something must be done to stop the pollution.
برای متوقف کردن آلودگی باید اقدام شود.
Matters of pollution and the environment concern us all.
مسائل آلودگی و محیط زیست همگی ما را نگران میکند.
آلاینده، آلودهکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The pollution in the river was so severe that it killed all the fish.
آلایندهی رودخانه بهحدی بود که همهی ماهیها را از بین برد.
The pollution from the power plant was contributing to climate change.
آلایندهی ناشیاز نیروگاه در تغییرات آبوهوایی شرکت کرده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pollution» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pollution