آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Pollution

pəˈluːʃn pəˈluːʃn

معنی pollution | جمله با pollution

noun uncountable B1

آلودگی، کثافت، ناپاکی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

مشاهده

Something must be done to stop the pollution.

برای متوقف کردن آلودگی باید اقدام شود.

Matters of pollution and the environment concern us all.

مسائل آلودگی و محیط زیست همگی ما را نگران می‌کند.

noun uncountable

آلاینده، آلوده‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The pollution in the river was so severe that it killed all the fish.

آلاینده‌ی رودخانه به‌حدی بود که همه‌ی ماهی‌ها را از بین برد.

The pollution from the power plant was contributing to climate change.

آلاینده‌ی ناشی‌از نیروگاه در تغییرات آب‌وهوایی شرکت کرده است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد pollution

  1. noun dirtiness, contamination

لغات هم‌خانواده pollution

ارجاع به لغت pollution

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pollution» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pollution

لغات نزدیک pollution

پیشنهاد بهبود معانی