فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pollutant

pəˈluːtnt pəˈluːtnt

شکل جمع:

pollutants

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

آلاینده، ماده‌ی آلوده‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Airborne pollutants can harm both health and the environment.

آلاینده‌های موجود در هوا می‌توانند هم به سلامتی و هم به محیط‌زیست آسیب بزنند.

The factory released a dangerous pollutant into the river.

کارخانه آلاینده‌ی خطرناکی را وارد رودخانه کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pollutant

  1. noun contaminant
    Synonyms:
    pollution poison toxin hazardous waste toxic waste

لغات هم‌خانواده pollutant

ارجاع به لغت pollutant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pollutant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pollutant

لغات نزدیک pollutant

پیشنهاد بهبود معانی