آخرین به‌روزرسانی:

Toxin

ˈtɑːksɪn ˈtɒksɪn

شکل جمع:

toxins

معنی

noun

زهرابه، ترکیب زهردار، داروی سمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد toxin

  1. noun poison
    Synonyms:
    poisonous substance venom toxicant contamination infection virus contagion germ noxious substance blight cancer toxoid

سوال‌های رایج toxin

شکل جمع toxin چی میشه؟

شکل جمع toxin در زبان انگلیسی toxins است.

ارجاع به لغت toxin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «toxin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/toxin

لغات نزدیک toxin

پیشنهاد بهبود معانی