آخرین به‌روزرسانی:

Contagion

kənˈteɪdʒn kənˈteɪdʒn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

پزشکی واگیری، سرایت، ناخوشی واگیر

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

direct contagion

واگیری مستقیم

The contagion spread fast.

بیماری همه‌گیر زود پراکنده شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a contagion of fear

همه‌گیری وحشت

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد contagion

  1. noun infection
    Synonyms:
    infection illness virus contamination transmission poison pollution plague corruption taint bane pestilence miasma venom

ارجاع به لغت contagion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «contagion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/contagion

لغات نزدیک contagion

پیشنهاد بهبود معانی