صفت تفضیلی:
more pollutedصفت عالی:
most pollutedآلوده، ناپاک، ناپالوده، ناخالص، فاسد، کثیف، پلشت، نجس، مسموم، آغشته
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Activists are working hard to clean the polluted beaches.
فعالان بهشدت درحال تلاش برای پاکسازی سواحل آلوده هستند.
Polluted soil can have devastating effects on agriculture and food safety.
خاک آلوده میتواند تأثیرات ویرانگری بر کشاورزی و ایمنی غذا داشته باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «polluted» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/polluted