شکل جمع:
impuritiesناپاکی، آلودگی، کثافت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the impurity of his motives
ناپاکی نیتهای او
the degree of a metal's impurity
میزان ناخالصی یک فلز
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «impurity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/impurity