آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Defilement

معنی defilement | جمله با defilement

noun uncountable

پلیدی، آلودگی، آلایش، ناپاکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

People were furious at this defilement of the countryside.

مردم از آلودگی مناطق روستایی، بسیار خشمگین بودند.

He tries to purify his mind of all kinds of defilement.

او سعی می‌کند ذهن خود را از هر نوع ناپاکی پاک کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد defilement

  1. noun degradation
    Synonyms:

ارجاع به لغت defilement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «defilement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/defilement

لغات نزدیک defilement

پیشنهاد بهبود معانی