آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Malady

ˈmælədi ˈmælədi

معنی malady | جمله با malady

noun

ناخوشی، فاسدشدگی، بیماری، مرض

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

The malady of today's youth is the lack of faith, that's all.

بیماری جوانان امروز بی‌ایمانی است و بس.

social maladies caused by ignorance

بیماری‌های اجتماعی ناشی از جهالت

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد malady

ارجاع به لغت malady

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «malady» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/malady

لغات نزدیک malady

پیشنهاد بهبود معانی