فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Distemper

dɪˈstempər dɪˈstempə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
کج‌خلقی، ناراحت کردن، مرض هاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد distemper

  1. noun an angry and disagreeable mood
    Synonyms:
    ill-humor ill-humour testiness disturbance disorder ailment illness affliction disease malady infection paint
    Antonyms:
    good-humor

ارجاع به لغت distemper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «distemper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/distemper

لغات نزدیک distemper

پیشنهاد بهبود معانی