چشمپوشی، انکار نفس، ایثار، فداکاری، ازخودگذشتگی
Abnegation is the first step toward piety.
ایثار، اولین قدم در راه تقوا است.
True spiritual growth often requires a degree of abnegation.
رشد معنوی واقعی اغلب نیازمند سطحی از ازخودگذشتگی است.
انکار، نفی، رد، بیتوجهی، تکذیب، عدم پذیرش، شانه خالی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The government’s abnegation of responsibility was criticized by the media.
نفی مسئولیت توسط دولت، مورد انتقاد رسانهها قرار گرفت.
His abnegation of duty during the crisis shocked everyone.
بیتوجهی او به وظیفهاش در زمان بحران، همه را شوکه کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «abnegation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/abnegation