خودانکاری، انکار نفس، پرهیزکاری (سرکوب آرزوها و امیال و چشمپوشی از ارضای آنها)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her self-denial was evident in her decision to forgo a luxurious vacation and instead donate the money to charity.
خودانکاریاش در تصمیم او مبنی صرفنظر کردن از تعطیلات مجلل و اهدای پول به امور خیریه مشهود بود.
The athlete's self-denial was admirable.
انکار نفس این ورزشکار ستودنی بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «self-denial» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/self-denial