Self-abnegation

ˌselfæbnəˈɡeɪʃn ˌselfæbnɪˈɡeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
انکار نفس، از‌خود‌گذشتگی، ایثار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The politician's self-abnegation was praised by the public.
- مردم از‌خود‌گذشتگی این سیاست‌مدار را ستایش کردند.
- She practiced self-abnegation by always putting the needs of her children before her own.
- او با ارجحیت دادن نیازهای فرزندانش بر نیازهای خود، انکار نفس را در پیش گرفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد self-abnegation

  1. noun Renunciation of your own interests in favor of the interests of others
    Synonyms: abnegation, denial, self-denial, self-renunciation

ارجاع به لغت self-abnegation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-abnegation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/self-abnegation

لغات نزدیک self-abnegation

پیشنهاد بهبود معانی