آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Self-sacrifice

selfˈsækrɪfaɪs selfˈsækrɪfaɪs

معنی self-sacrifice | جمله با self-sacrifice

noun uncountable

از‌خود‌گذشتگی، فداکاری، ایثار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The soldier's act of self-sacrifice saved his comrades' lives.

فداکاری این سرباز جان هم‌رزمانش را نجات داد.

Her self-sacrifice was evident when she gave up her dreams to take care of her sick mother.

ازخودگذشتگی‌اش مشهود بود؛ وقتی‌ که برای مراقبت از مادر بیمارش، از رؤیاهایش دست کشید.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد self-sacrifice

  1. noun unselfish giving
    Synonyms:
    benevolence altruism free giving
  1. noun acting with less concern for yourself than for the success of the joint activity
    Synonyms:

ارجاع به لغت self-sacrifice

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-sacrifice» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/self-sacrifice

لغات نزدیک self-sacrifice

پیشنهاد بهبود معانی