روانشناسی سلامت روان خودتخریبی، خودتخریبگری، خودآسیبزنی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی سلامت روان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His constant self-sabotage prevented him from achieving his goals.
خودتخریبی مداومش مانع دستیابی به اهدافش شد.
She was aware of her tendency for self-sabotage.
او از تمایلش به خودتخریبی آگاه بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «self-sabotage» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/self-sabotage