شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (Noun): cave-in
فروریختن، ریزش کردن (سقف و ساختمان و غیره)
The roof of the old house caved in during the storm last night.
سقف خانهی قدیمی در طوفان شب گذشته فرو ریخت.
The mine caved in, trapping several workers underground.
معدن فرو رفت و چندین کارگر زیر زمین گرفتار شدند.
فروریختگی، فروریزی، فروریخت، فروریزش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The cave-in of the mine caused heavy casualties.
فروریزی معدن تلفات سنگینی به بار آورد.
The cave-in caused a blockage in the mine, trapping several workers inside.
فروریختگی باعث انسداد معدن شد و چندین کارگر داخل آن گرفتار شدند.
تسلیم شدن، تن دادن، موافقت کردن (تحت فشار)
The athlete caved in to the demands of the media and agreed to give an interview after his victory.
این ورزشکار تسلیم خواستههای رسانهها شد و حاضر شد پس از پیروزی مصاحبه کند.
The negotiator caved in to the other party's demands.
مذاکرهکننده با خواستههای طرف مقابل موافقت کرد.
محل فروریزی (معدن یا کوه و غیره)، فروریزگاه، محل نشست (زمین و غیره)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cave in» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cave-in-2