آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Distribution

ˌdɪstrəˈbjuːʃn ˌdɪstrəˈbjuːʃn

شکل جمع:

distributions

معنی distribution | جمله با distribution

noun uncountable C1

توزیع، تقسیم، پخش، پراکندگی، (محیط زیست) پراکنش

the patterns of population distribution

الگوهای پراکندگی جمعیت

the distribution of foodstuffs among the poor

توزیع مواد خوراکی در بین مستمندان

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the production and distribution of gasoline

فرآوری و پخش بنزین

the distribution of blood vessels through the body

پراکندگی رگ‌ها در تمام بدن

noun uncountable

سهم، حصه، بخش، نصیب، دانگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

each farmer receives his yearly distribution of chemical fertilizers.

هر کشاورزی سهم سالیانه‌ی کود شیمیایی خود را دریافت می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد distribution

Collocations

even distribution

توزیع یکنواخت

wide distribution

گسترش گسترده، پراکندگی گسترده

لغات هم‌خانواده distribution

سوال‌های رایج distribution

شکل جمع distribution چی میشه؟

شکل جمع distribution در زبان انگلیسی distributions است.

ارجاع به لغت distribution

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «distribution» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/distribution

لغات نزدیک distribution

پیشنهاد بهبود معانی